نگاه خیس
دلت که می گیرد انگار تمام واژه های دنیا مرده اند و فقط تنها حرفی که در زبانت می چرخد دل گرفتگیست فقط همین دلم گرفته است دلم داستان ، دلم حضور ، پاییز ، آسمان و تسلیت می خواهد دلم که می گیرد دستانم خشک میشوند چشمانم خیره و وجودم یخ ولی دریغ از یک تسلیت اینکه یکی بیاید به تو بگوید خدا تو را رحمت کند خدا به خودت صبر بدهد خدا ... و بعد تو برای خود مرده ات زار زار گریه کنی و یک به یک بیایند و دست ترحم به شانه ات بگذارند و بروند از کجا می دانی شایدتمام اهل قبور هم دل تنگ بودند دل تنگ خدا ...
نوشته شده در پنج شنبه 93/1/28ساعت
4:55 عصر توسط حسنا هدایتی نظرات ( ) |
قالب برای بلاگ |